شیخ دکتر محمّدحسین ذهبی، حافظ قرآنکریم بود و در سال 1333ق(1915م) تولّد یافت. وی در دسوق و دانشگاه اسکندریه تحصیل کرد. ایشان در کلیهی شریعه، الازهر و مدّتی در عراق تدریس کرد و به ریاست کلیهی شریعه` انتخاب گردید. سپس به سمت وزارت اوقاف مصر رسید و در سال 1397، در مصر، ترور شد. دکتر ذهبی دارای تألیفات بسیاری است. از جملهی آنها کتاب سه جلدی التّفسیر و المفسّرون، مقدّمه درعلم تفسیر، مقدّمه در علوم حدیث، مشکلات الدعوه` والدعوات، اثراقامه` الحدود فی استقرار المجتمع، «الاسراییلیات فی التفّسیر والحدیث، «الاتجاحات المنحرفه` فی التّّفسیر، الاسلام واهل الذّمه و نورالیقین الهدی خاتم المرسلین میباشد.
تاکنون دو پایاننامه در نقد کتاب التّفسیر والمفسّرون با عناوین «نگرشی بر دیدگاههای ذهبی در التّفسیر والمفسّرون»، از محمّد حسن مددی موسوی و«بررسی کتاب التّفسیر والمفسّرون دکتر ذهبی»، از آقای برومند، نگاشته شدهاست. هر دو پایاننامهنگاهی کلّی به آرای وی داشتهاند. از اینرو گروه آموزشی علومقرآن و حدیث مدرسهی عالی امام خمینی(ره)، با همکاری معاونت پژوهش مدرسهی عالی وانجمن قرآنپژوهی، برای بررسی علمی و شایستهی این کتاب، نشست علمی «نقد و بررسی آرای دکتر ذهبی درکتاب التّفسیر والمفسّرون» را،در تاریخ 23/7/83،برگزار کرد.
در این نشست، که جمعی از بزرگان علم، دانشدوستان و قرآنپژوهان حضور داشتند، آیتاللّه محمّدهادی معرفت سخن گفت. ایشان نقد آرا بهویژه آرای معاصران را ارزشمند و علمی عنوان کرد و افزود: «محقّق، باریکبین و مبتکر است. در حقیقت ابتکار با یکسری اشتباهات همراه است؛ چون ابتکار یعنی کار ابتدایی را شروع کردن و هرکار ابتدایی، در خور تکمیل است». آیتاللّه معرفت، دربارهی اهمّیّت نقد و بررسی بیان نمود: «تولیدکننده به خاطر عشق وعلاقهای که به فرزند علمی خود دارد، برخی عیبهای آن را نمیبیند. نقد و بررسی است که عیوب تحقیق را برطرف میسازد».
آیتاللّه معرفت با اشاره به آیهی «وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم»، بیان کرد: «تحقیق و عرضهی آن به بازار علمی، شیوهای اسلامی است، زیرا طبق مفاد این آیه، پیامبر(ص) باید قرآن را شرح، بسط و تفسیر کند تا پیروان دین اسلام بیندیشند؛ یعنی قرآن را درک کنند و درک کردن، با متعبد شدن تفاوت دارد».
ایشان دربارهی شخصیّت علمی دکتر ذهبی اظهار داشت: «وی مردی اندیشمند بود و در تحقیقات خود از اصول فنی علمی کار غفلت نکرد، ولی در کمال شگفتی روش محقّقانهی وی دربارهی آرا و نظرات شیعه از قوّت چندانی برخوردار نیست و بسیار ضعیف میباشد. دکتر ذهبی تفاسیر شیعه را تضعیف نموده و شیعیان را گروهی قلمداد کرده که خود را به اسلام تحمیل میکنند و اساساً با اسلام نسبتی ندارند؛ این، نوعی غرض ورزی است».
آیتاللّه معرفت افزود: «دکتر ذهبی در نقد کتب و گزارش دادن از آنها استاد فن است، ولی در تبیین و تحلیل مسایل قرآنی اصیل، به قدرت علمی چندانی دست نیازیده است».
ایشان تفسیر به را‡ی را، از دیدگاه دکتر ذهبی، معادل «اعمال النّظر فی التّفسیر» برشمرد و در نقد این نظر، بیان داشت: «تفسیر، دوگونه است: 1. نقلی؛ 2. نظری و اجتهادی.
در تفسیر نقلیبهنقل اعتماد میشود و در تفسیر نظری واجتهادی، مفسّر با جمعبندی، اصلاح و تحلیل، وارد میدان اجتهاد میگردد».
ایشان با اشاره به این مطلب که تفسیر به را‡ی یعنی «جعل را‡یه تفسیراً للقرآن»، خاطرنشان کرد: «دانشمندان پیش از دکتر ذهبی نیز تفسیر به را‡ی ممنوع را دوگونه میدانند: 1. استقلال در تفسیر؛ یعنی مفسّر بدون مراجعه به شأن نزولها و اقوال، قرآن را تفسیر کند؛ 2. تحمیل را‡ی برقرآن؛ مانند تفاسیر اهل بدعت».
آیتاللّه معرفت دربارهی دیدگاه دکتر ذهبی در مورد بطن قرآن نیز سخن گفت. ایشان با استناد به حدیث نبوی «ان للقرآن بطناً و ظهر» و حدیث «ظهره تنزیله و بطنه تأویله»، از امام باقر(ع)، بیان داشت: «اگر کسی بخواهد قرآن را طبق همین موارد نزول تفسیر کند، به ظاهر قرآن پرداخته و قرآن را به زمان محدودی اختصاص دادهاست. باید پوستهی ظاهری را کنار زد و هدف اصلی آیه را پیدا نمود که همان بطن میباشد. خلود قرآن، به بطن آن است. تأکید حضرت ختمی مرتبت بر ظَهر و بطن به دلیل این است که قرآن از تنگناهای زمان و محدودیتهای آن برهد». ایشان در خاتمه افزود: «معنایی که دکتر ذهبی از باطن قرآن ارائه کرده، معنای درستی نیست». پس از سخنان آیتاللّه معرفت میزگردی با حضور ایشان و حججاسلام دکتر مؤدب،دکتر رضایی و بابایی برگزار شد.
دکتر مؤدب، دبیر علمی این میزگرد، گفت: «دکتر ذهبی از پیشگامانی میباشد که در روشهای تفسیری، تألیف داشتهاست. با توجه به اینکه وی در کتاب خود مباحث تاریخی تفسیر و روشها را به صورت مفصّل، از عصر پیامبرتا عهد صحابه و تابعان مطرح کرده و به طور مفصّل دربارهی ویژگیهای تفسیر مأثور بحث نموده است، میتوان این کتاب را مهم دانست . همچنان که طرح تفسیر به را‡ی،تحلیل ادلّهی طرفین، تقسیمبندی روشهای تفسیری و استفادهی وی از منابع فراوان، بر اعتبار این کتاب افزودهاست».
دکتر رضایی اصفهانی نیز دربارهی نکات قوّت و ضعف کتاب التّفسیر والمفسّرون اظهار نمود: «این کتاب در برخی مراکز علمی خارج و داخل کشور، منبع درسی بوده و دارای نثری روان و نوشتاری منظم است. اعتراف به عظمت حضرت علی(ع)،در لابهلای متن آن،از امتیازات این کتاب میباشد».
مدیرکل گروه آموزشی علوم قرآن وحدیث مدرسه ِعالی امام خمینی(ر ه) نیز در مورد نقاط ضعف التّفسیر والمفسّرون سخن گفت. وی با اشاره به بیپایه بودن نظرهای شخصی، خود محوری،دشمنی و ناسازگاری او با شیعه، بیان کرد:«دکتر ذهبی از تفاسیر شیعه، بهویژه تفاسیر معاصر آگاهی کافی نداشته و بین اندیشههای شیعی و معتزلی، خلط کردهاست. همچنین کتاب وی خالی از اشکالات روششناسی نیست».
در این میزگرد حجتالاسلاموالمسلمین بابایی کتاب ذهبی را، از دیدگاه تحلیلی، محققانه عنوان کرد و افزود: «ذهبی در کتاب خود از فضایل مولا امیرالمؤمنین(ع) یاد کردهاست، ولی در معرفی مفسّران صحابه، ایشان را سومین فرد قرار دادهاست، حال آنکه بر اهل فن پوشیده نیست که نفر نخست (ابنعباس)، از شاگردان امام علی(ع) بودهاست». بابایی دربارهی جفایی که دکترذهبی بر ائمهی معصوم(علیهمالسّلام) روا داشته، افزود: «ویعلیبن الحسین، امام سجاد(ع)، را در شمار شاگردان زیدبن اسلم دانستهاست؛این درحالی است که اهلسنّت به استادی زینالعابدین(ع) و شاگردی زیدبن اسلم تصریح کردهاند».
حجتالاسلام بابایی دربارهی ضعفهای این کتاب به سهنظر و دیدگاه تحمیلی از سوی دکتر ذهبی اشاره کرد و گفت: «وی سه اشکال، برای تشیّع ، برشمردهاست:
1. قرآن دارای ظاهر است وباطنهای فراوانی هم دارد. از سوی دیگر علم همهی قرآن، نزد امامان(علیهمالسّلام) موجود است؛
2. قرآن دربارهی امامان(علیهمالسّلام) ، دوستان و دشمنان آنها سخن میگوید؛
3. شیعیان قائل به تحریف و تبدیل قرآناند».
بابایی در پاسخ به سه ایراد یاد شده، گفت: «باید اعتراف که قایل شدن باطن، برای قرآن، به شیعه اختصاص ندارد؛ اهل تسنّن هم به باطن و ظاهر قرآن اعتقاد دارند. مطلب دیگر این که اگر شیعه تفسیر را مختص امامان(علیهمالسّلام) میداند، پس چگونه خود، تفاسیر اجتهادی مینویسند؟! این که قرآن دربارهی امامان(علیهمالسّلام)، دوستان و دشمنان آنان سخن میگوید، مطالبی است که اهلسنت هم در کتابهای خود بر آن اشاره کردهاند در مورد قول به تحریف و تبدیل قرآن هم باید گفت که همهی اهل تحقیق میدانند،شیعه اعتقادی به تحریف ندارد».
در ادامهی این میزگرد آیتاللّه معرفت در پاسخ به پرسش دکتر مؤدب مبنی بر اینکه منظور شیعه از بطن چیست و چه معیاری برای آن بر میگزیند، گفت:« مراد شیعه از بطن، حمل بیضابطهی مطالب بر قرآن نیست؛ بلکه دارای شرایط و مقرّرات میباشد. اگر حمل مطالب قانونمند و ضابطهدار شد، قائل شدن به بطن صحیح است. قرآن به دلیل آن که بر حوادث جاری آن روزگار نظر دارد، در بسیاری از آیات از ما حدث فی ذلک الزمان گزارش میکند».
آیتاللّه معرفت دربارهی بطن داشتن قرآن اضافه کرد: «باید به قرآن عمیقتر نگریست تا معنی و هدف اصلی آیه از پوسته بیرون جهد». وی در تأیید مطلب خود به آیه زیر اشاره کرد: «و ما ارسلنا من قبلک الارجالاً ... فاسئلوا اهل الذکر مشرکان به اینکه پیامبر(ص) از جنس انسان باشد، شک داشتند. آنها قائل بودند که پیامبر(ص) ملک است و بشر نمیتواند از جنس مُرسل الیهم باشد».
استاد معرفت با اشاره به اینکه آیهی یاد شده گزارشی از حادثهای تاریخی است، اضافه کرد: «این آیه پیام کلّی هم دارد؛ عامی هم باید به اهل ذکر و عالم مراجعه کند». وی افزود: «اگر مقصود از این آیه فقط مشرکان باشند، فایدهای بر آن مترتب نخواهدشد».
دکتر رضایی در ادامهی این میزگرد گفت: «دربارهی درک بطن قرآن باید مراحلی را پشتسر گذاشت؛ ابتدا باید دانست که هدف از آیه چیست و سپس خصوصیّت آن را درک کرد. در مرحلهی بعد قاعدهی کلّی آیه را بهدست آورد. آخرین مرحله آزمایش این مسأله است که آیا قاعدهی کلّی، خود آیه را شامل میشود یا نه؟» مدیر کل گروه آموزشی علوم قرآن وحدیث سه ایراد اساسی روششناسی التّفسیر والمفسّرون را مطرح کرد: «1. خلط بین روشن تفسیر به را‡ی و روش تفسیر اجتهادی؛ 2. خلط بین تفسیر علمی و تفسیر عقلی؛ 3. لغزش در روششناسی تفاسیر».
دکتر رضایی دربارهی لغزش وی گفت: «دکتر ذهبی وقتی شمارش تفاسیر معتزله را آغاز میکند، تفسیر امالی سیدمرتضی تحت عنوان غررالفوائد و دّررالقلائد را از تفاسیر معتزله میشمارد،در حالی که سیدمرتضی از اعلام شیعه بوده و مباحثی را قبول دارد که معتزله قائل به آن نیست».
بابایی، در ادامهی این میزگرد در پاسخ به پرسش دکتر مؤدب مبنی بر اینکه دیدگاه دکتر ذهبی نسبت به تفسیر صافی چیست، بیان کرد: «دکتر ذهبی دربارهی تفسیر صافی به چند نکته اشاره میکند که همهی آنها قابل بررسی است. برای نمونه، میپندارد مؤلف در تفسیر صافی قائل به این است که مفسّران قرآن فقط آلالبیت هستند، چون آنان جامع علماند؛در بارهی این را‡ی باید گفت که میزان درستی برداشت ذهبی از کلام فیض چقدر است و آیا مطلب وی نقطهی ضعف به شمار میآید یا در جای خود نقطهی قوت نیز میباشد؟بهعلاوه همانطور که در مقدّمهی دوازدهم تفسیر صافی آمده است مؤلف قائل به این نیست که ائمهی معصومه(علیهم السّلام) تنها مفسّران قرآناند؛وی دیگران را در تفسیر کردن قرآن مجاز میداند. اشکال دیگری که وارد میکند این است که روایات استناد شده در مورد مفسّر بودن ائمه(علیهمالسّلام) دارای حجّیت کافی نیست؛در پاسخ به این اشکال میتوان چنین گفت که یکی از این روایات مستند، حدیث ثقلین است که حجّیت آن بر اهل تشیّع و تسنّن آشکار بوده و هیچ شکّی در درستی آن وجود ندارد. در اصل انهما لن یفترقا ( جدا نشدن قرآن و سنت)، دلالت دارد، معارفی که در قرآن است نزد ائمهی معصوم(علیهم السّلام)نیز وجود دارد!».
در پایان این میزگرد دکتر رضایی در پاسخ به پرسش دکتر مؤدب مبنی بر خلط بین تفسیر شیعی و معتزلی، توسط ذهبی، گفت: «برخلاف مطالبی که همراه با تحقیق و بررسی علمی ارائه کرده، نوشتار وی دچار لغزشهایی است. یکی از آن لغزشها این است که در موارد زیادی تفاسیر شیعه را متأثر از معتزله میداند؛ برای نمونه، دُرَر الفوائد را معتزلی میداند، حال آن که نوشتهی سیدمرتضی است. همچنین شیعه را، به دلیل این که روِیت خدا را قبول ندارد، همپا و همرا‡ی معتزله میانگارد! به راستی چگونه میتوان بین را‡ی یاد شده و کلام وی، دربارهی اصول اعتقادی معتزله، اجتماعی قائل شد؟ وی در تبیین اصول اعتقادی معتزله میگوید: اصول المعتزله و هی خمسه؛التوحید و العدل والوعد والوعید و المنزله` بین المنزلتین و الامر بالمعروف و النهی عن المنکر.
براهل فن پوشیده نیست که فقرهی والمنزله` بین المنزلتین، از اختصاصات اعتقادی معتزله است. مسألهی امامت نیز از جمله مسایلی است که معتزلیان به اندازهی شیعیان آن را قبول ندارند».
نقد و بررسی آری دکتر ذهبی در کتاب التفسیر و المفسرون
پدیدآورمرتضی طالبی
نشریهپژوهه
شماره نشریه8
تاریخ انتشار1388/02/31
2441 بازدید
«نقد و بررسی آری دکتر ذهبی در کتاب التفسیر و المفسرون»
مرتضی طالبی
اشاره: